خلاصه داستان: میشل استروگف ، قهرمان داستان ، که فرمانده ارتباطات تزار است ، مامور میشود که پیام مهمی را به شهر دورافتاده ایرکوتسک در سیبری شرقی برساند ، که برادر تزار برای بازرسی به آنجا رفته است. بر اثر تحریکات شخصی به نام ایوان اوگارف ، افسر سابق گارد امپراتور که خلع درجه شده و در صدد انتقام جویی است ، قبایل تاتار شورش کرده و پادگان ایرکوتسک را در معرض تهدید قرار دادهاند. حوادث غیرعادی و فراز و نشیبهایی که میشل استروگف طی این سفر از میان دشتهای پهناور سیبری و در راه مبارزه با اوگارف با آنها مواجه میشود ، موضوع صحنههای هیجان انگیز قرار میگیرد ، از جمله صحنهای که در آن قهرمان رمان به چنگ ایوان میافتد و…
خلاصه داستان: باب یک مکانیک است و رز کارگر یک فست فود. آنها یک شب هم را ملاقات و عاشق می شوند. باب به عنوان شغل دوم مسئول مراقبت از فروشگاه مشروبات است که حادثه ای برای فروشگاه رخ می دهد که مجبور می شود با رز به مکزیک فرار کنند.
خلاصه داستان: هنگامی که "جیاکومو " از زندان آزاد میشود , بلافاصله توسط "مگدا" برای حفظ میراث کنت به کار گرفته میشود. اما افراد دیگری هم در این بازی حضور دارند...
خلاصه داستان: در حالی که گروهی از جوانان شهر را به وحشت می اندازند، رئیس پلیس خسته می بیند که بین شهروندانی که برای خون گریه می کنند و یک کشیش کاتولیک گرفتار می شود که معتقد است پسران به مهربانی پاسخ خواهند داد.