خلاصه داستان: آن، یتیمی ۱۱ ساله و خیالباف، به اشتباه برای زندگی با خواهر و برادر سالخوردهای به نام کاثبرتها فرستاده میشود، در حالی که آنها به دنبال پسری بودند که در کارهای مزرعه به آنها کمک کند. اما با وجود این سوءتفاهم اولیه، جذابیت و روحیهی سرزندهی آن در نهایت دل آنها را به دست میآورد.
خلاصه داستان: به زندگی آنشرلی قبل از رفتن به مزرعه رویای سبز و آشنایی با خانواده «کاتبرد» می پردازد و در واقع پیش درآمدی بر انیمیشن «آنشرلی با موهای قرمز» است.
خلاصه داستان: ماریلا و متیو کاتبرت، خواهر و برادری مزرعهدار هستند و صاحب گرین گیبلز محسوب میشوند. آنها تصمیم میگیرند سرپرستی پسربچه ای را به عهده بگیرند اما کسی که مسئولیت داشته یتیم مورد نظر را از یتیمخانه به گرین گیبلز ببرد، به اشتباه دختربچهای به نام آن شرلی که والدینش را هنگامی که سهماهه بوده از دست داده، به گرین گیبلز میآورد و....
خلاصه داستان: آنی شرلی دختری کک مکی است که موهای سرخی دارد و در یتیمخانه بزرگ شدهاست. او باهوش است، قوهٔ تخیل بی حد و مرزی دارد و با امید و پشتکار و مهربانیهای ساده اش، سعی میکند زندگی جدیدی را آغاز کند. هرچند برای ورود به این دنیای تازه باید سختیهای بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در…
خلاصه داستان: آن شرلی دختری ککمکی است که موهای سرخ رنگی دارد و در یتیمخانه بزرگ شدهاست. او باهوش است، قوهٔ تخیل بی حد و مرزی دارد و با امید و پشتکار و مهربانیهای ساده اش، سعی میکند زندگی جدیدی را آغاز کند. هرچند برای ورود به این دنیای تازه باید سختیهای بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در نظرش آنقدر زیبا و امیدبخش است که برای رسیدن به آن، با هر مشکلی کنار میآید و با هر شرایطی سازگار میشود. او به شهر شارلوتتاون می رود تا در کلاس ها درس شرکت کند و رویایش که تبدیل شدن به یک معلم مدرسه است را دنبال کند. او مجبور است به سرعت با محیط جدید و همچنین همکلاسی های جدیدش وفق یابد. این اولین تجربهی آن شرلی خارج از گرین گیبلز است. او به زودی با تصمیماتی مهم در مورد آیندهی خود ، رابطه ای عاشقانه و تراژدی برخلاف دانستههایش مواجه می شود. در همین حال ماریلا و متیو کاتبرت با بیماری های بالا رفتن سن و مشکلات مالی مواجه می شوند…