خلاصه داستان: در قرن 17 , فرانسه دختری زیبا با همسایه ثروتمندش ازدواج می‌کند , اما همسر اوبعد از مدتی دستگیر و ناپدید می‌شود. دخترشجاعانه شروع به جستجو برای پیدا کردنش می کند ...
خلاصه داستان: جنگجویان آفریقایی زولو در نبرد با نیروهای استعمارگر بریتانیا پیروز می‌شوند و حالا نیروهای کم‌شمار و زخمی بریتانیا چاره‌ای جز حفظ پایگاه خود و مقاومت در برابر زولوها ندارند…
خلاصه داستان: سربازان رومی، در نبرد در حاشیه امپراتوری روم، آتالووس را به قتل می رسانند (a.k.a. هرکول). آنها او را به رم می رسانند، جایی که توانایی او به عنوان یک گلادیاتور احترام به امپراتور گالینس را به دست می آورد. ولد بلندپروازانه به نام زوللو، با این حال، می خواهد ازدواج با ولیدا، دختر گالینس، و سپس به تخت برسد. (در حال حاضر Velida و Attalus در عشق فرو افتاده اند.) Zullo ترتیب می دهد که Galienus ربوده و جایگزین با یک نگاه به طور یکسان. او ازدواج با ولیدا را برقرار می کند و همچنین بازداشت آتالوز را مهندسی می کند، اما اتالوس فرار می کند
خلاصه داستان: وقتی "مت ویور" سرباز نیروهای متفق از جنگ داخلی به شهر خود بازمی گردد،متوجه می شود که خانه اش توسط رئیس شهر "سم بروتسر" فروخته شده است."بروستر" هفتیرکشی به نام "جولز گاسپارد" را برای مقابله با "ویور" استخدام می کند و...
خلاصه داستان: هملت شاهزاده دانمارک از سفر آلمان به قصر خود در هلسینبورگ دانمارک بازمیگردد تا در مراسم خاک سپاری پدرش شرکت کند. پدرش به گونه مرموزی به قتل رسیده است ...
خلاصه داستان: پروفسور هنری هیگینس (رکس هریسون) با رفیق زبان شناسش، سرهنگ پیکرینگ (ویلفرید هاید وایت) شرط می بندد که می تواند دختر گل فروش و عامی لندنی، الیزا دولیتل (آدری هپبورن)، را به خانمی متشخص بدل سازد که فصیح و بلیغ حرف بزند…
خلاصه داستان: یک پرستار جادویی به نام «مری پاپینز»، مسئولیت مراقبت از بچه‌هایی را برعهده می‌گیرد که مورد بی‌توجهی والدین‌شان قرار گرفته‌اند. او دوران پرماجرایی را در کنار آنها سپری می‌کند و...
خلاصه داستان: دو افسر ارتش، یک سرباز سابق کنفدراسیون الکلی و یک زن کنجکاو راهی سفری به مکزیک می شوند تا در یک ماموریت سّری، جلوی یک معامله را بگیرند...
خلاصه داستان: «سیاه مو»: یک سامورایی (میکونی) همسر وفادار (آراتاما) خود را ترک می کند تا با زن دیگری (واتانابه) ازدواج کند… «هوئیچی بی گوش» شبی روح یک سامورایی نزد پسر نوازنده ی نابینایی (کاتسوئو ناکامورا) می آید و از او می خواهد تا برای حاکم خردسال مرده ای آواز بخواند…«یک فنجان چای»: «کانایی سامورایی» (گانمون ناکامورا)…
