خلاصه داستان: رابینسون کروزوئه پس از اینکه دوستش را به خاطر عشق مری به قتل می رساند توسط یک کشتی از بریتانیا خارج می شود. اما یک طوفان سهمگین کشتی او را در هم کوبیده و وی را در یک جزیره ناشناخته رها می کند. او که حالا خودش باید از خود دفاع کند در جزیره به دنبال انسان های نجات یافته دیگری می گردد تا اینکه با جمعه ملاقات می کند، کسی که از فدا شدنش جلوگیری می کند. کروزوئه بسیار خوشحال و هیجان زده است که یک دوست پیدا کرده، اما باید از خودش درمقابل قبیله ای که افراد قبیله را برای خدایان قربانی می کنند محافظت کند. با گذر زمان، رابطه این دو از یک رابطه ارباب-برده ای به یک رابطه دوستانه نزدیک تبدیل می شود، با توجه به تفاوتی که در فرهنگ و دین هایشان وجود دارد ...
خلاصه داستان: الکس پرویت، پسر 8 ساله ای که در شیکاگو زندگی می کند، باید جاسوسان بین المللی را که به دنبال یک تراشه کامپیوتری فوق سری در ماشین اسباب بازی او هستند، دفع کند.
خلاصه داستان: “بل” برخلاف خواسته های “دیو”، قصر را آماده کریسمس کرده و تلاش می کند شادی را در این فصل به ارمغان بیاورد. “فورت” می ترسد کارهای “بل” در نهایت به نفرین پایان دهد و…
خلاصه داستان: جیمز ادواردز، پلیس نیویورکی، سر و شکلی ورزشکارانه و رفتاری بی توجه و سبک سرانه نسبت به اجرای قانون دارد. یک شب، پس از تعقیب بزه کار مرموزی که یک موجود ماورای زمینی از آب در می آید، کی یکی از مأموران کهنه کار سازمانی دولتی که سال هاست مخفیانه رفت و آمد موجودات فضایی را زیر نظر دارد، او را به هم کاری دعوت می کند